مدح و مناجات با حضرت معصومه سلام الله علیها
هر زمانی دل، میان سیـنهام گم میشود یا به مشهد میرود، یا راهی قم میشود تا نگاه من به دریای ضریحش میرسد دل دگرگون میشود، غرق تلاطم میشود دانه دانه اشک های زائـرانـش میچکـد زیـر پـاهای کـبوتـرهاش گـنـدم میشود نـور میبارد چـنان از گـنـبد این آفـتاب در کنارش جلوه خورشید هم گم میشود شهر قم یا مشهد سلطان چه فرقی میکند هر کـدامش قـبلۀ حاجـات مردم میشود بارها ناگـفـته در اینجا شدم حاجـت روا رفته از دستم حساب، این بار چندم میشود دل به دست او سپردی غم مخور، کار نشد با دعای خواهر خورشید هشتم میشود |